شايد شما همهي نکات فراگيري زبان را بدانيد، ولي اگر آنها اجرا نکنيد، چيزي زيادي ياد نخواهيد گرفت. واقعيت اين است که اگر ميخواهيد به خوبي انگليسي صحبت کنيد، بايد کمي زندگي روزمرهتان را تغيير دهيد. در اينجا چند نمونه از کارهايي که ميتوانيد انجام دهيد آورده شده است:
ميتوانيد روزي يک ساعت يک کتاب انگليسي را مطالعه کنيد و ساختارهاي گرامري جملات را بررسي کرده و کلمات جديد را در يک ديکشنري جستجو کنيد.
ميتوانيد به يک منبع شنيداري (مثلاً يک نوار کاست يا يک سيدي mp3 و...) گوش کنيد و آن قسمتهايي که متوجه نميشويد را آنقدر تکرار کنيد تا آنچه گفته ميشود را کاملا درک کنيد.
ميتوانيد يک ايميل به انگليسي بنويسيد و مرتباً از يک ديکشنري استفاده کنيد و يا در اينترنت به جستجو بپردازيد تا مطمئن شويد تمام کلمات به درستي به کار برده شدهاند.
هنگاميکه در خيابان مشغول قدم زدن هستيد درباره آن چيزهايي که ميبينيد با خودتان به انگليسي صحبت کنيد.
به نظر شما چه کسي ميتواند اين کارهاي ظاهراً عجيب و غيرعادي را انجام دهد؟ فقط کسي که از انجام دادن آنها لذت ميبرد. اگر ميخواهيد به خوبي انگليسي بياموزيد، بايستي به همين شکل عمل کنيد. مشکل اينجاست که همهي زبانآموزها ميخواهند خيلي خوب به انگليسي صحبت کنند، اما بيشتر آنها نميخواهند براي فراگيري آن (در تنهايي) وقت صرف کنند. کمبود انگيزه باعث ميشود که زبانآموز حاضر نشود از وقت آزاد خود براي فراگيري زبان استفاده کند و يا اگر هم وقت ميگذارد، نميتواند بطور پيوسته و منظم آن را ادامه دهد.
جعبه لایتنر یک روش کارآمد برای فراگیری لغات و ... می باشد که در آن از کارتهای نمایش یا همان فلش کارتها به نحو موثری استفاده میشود. این روش که توسط یک ژورنالیست علمی آلمانی به نام سباستین لایتنر (Sebastian Leitner) در دهه هفتاد میلادی ابداع گردید به شما کمک می کند تا بدون تلاش بسیار مطالب را از حافظه کوتاه مدت خود به حافظه بلند مدت منتقل نمایید.
آزمایشات روانشناسان و نیز تجربه نشان می دهد حدود 75% هر آنچه را که ما از بر می کنیم پس از حدود 48 ساعت فراموش می کنیم. حتی پس از 20 دقیقه ممکن است 40% آن را فراموش کنیم!
آيا انگلیسی آمريکايی (American English) و انگلیسی بريتانيايی (British English) دو زبان مجزا هستند يا دو حالت مختلف از زبان انگلیسی؟ بعضيها ميگويند آنها دو زبان مختلف هستند ولی خيليها آنها را تنها حالتهای مختلفی از يک زبان ميدانند.
البته هيچ پاسخ دقيقی برای اين پرسش وجود ندارد. ما فقط ميتوانيم بگوييم که تفاوتهايی ميان آنها وجود دارد. البته بايد بدانيد که اين تفاوتها جزئی بوده و در اثر يکپارچه شدن دنيای امروز اين تفاوتها روز به روز کمتر ميشوند.
در ادامه با برخی از تفاوتهای ميان اين دو نسخه از زبان انگلیسی آشنا ميشويد.
املای کلمات
انگلیسی بريتانيايی تمايل دارد که املای بسياری از کلماتی که ريشه فرانسوی دارد را حفظ کند، در حاليکه آمريکاییها بيشتر سعی میکنند کلمات را همانطور که تلفظ میکنند بنويسند. علاوه بر اين، آنها حروفی را که مورد نياز نيست حذف ميکنند. به مثالهای زير دقت کنيد:
British English |
American English |
colour |
color |
centre | center |
honour | honor |
analyse | analyze |
cheque | check |
tyre | tire |
favour | favor |
اگر چه هر دو نسخهی آمريکايی و بريتانيايی زبان انگلیسی صحيح هستند، اما املای آمريکايی معمولاً سادهتر است. بنابراين بهتر است بطور کلی از املای آمريکايی استفاده کنيد، مگر اينکه بخواهيد برای خوانندگان بريتانيايی چيزی بنويسيد.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب...
زبان شما هماکنون خوب است ولي...
شما احتمالاً تا حدي به زبان انگليسي مسلط هستيد و اين خود يک موفقيت بزرگ است! حالا بايد به موفقيتهاي بزرگتري فکر کنيد. وقت آن رسيده است که از روشهاي مؤثر و کارآمد براي رسيدن به سطح قابل قبولي از دانش انگليسي استفاده کنيد.
درست است که انگليسي شما خوب است، ولي احتمالاً کامل نيست. شما احتمالاً هنوز نميتوانيدفيلمهاي زبان اصلي را متوجه شويد، کتابهايي به انگليسي بخوانيد، با انگليسيزبانها به راحتي صحبت کنيد و يا بدون اشتباه نامه بنويسيد.
شما هرگز نبايد تصور کنيد که انگليسي شما کامل شده است. حتي اگر بهترين دانشآموز کلاستان هستيد، هميشه بايد به دنبال يافتن نقاط ضعف خود باشيد و روي آنها کار کنيد. مثلاً در حال حاضر ممکن است در اين زمينهها مشکل داشته باشيد: عدم تلفظ صحيح بعضي از کلمات، دايرهي لغت محدود، مشکلات گرامري با مثلاً زمان حال کامل و جملات شرطي و....
خودتان را در آينده مجسم کنيد
تصور کنيد که مثل زبان مادريتان ميتوانيد با انگليسيزبانها هم صحبت کنيد. تصور کنيد که همه ميخواهند مثل شما انگليسي صحبت کنند. فکر کنيد که ديگر ميتوانيد به راحتي با افرادي از سرتاسر دنيا مکاتبه کنيد. تصور کنيد که وقتي آشنايان شما با مشکلي در زمينهي زبان مواجه ميشوند، به شما مراجعه ميکنند. اين تصورات کمک ميکنند تا انگيزهي لازم براي فراگيري زبان در شما شکل بگيرد. بايد بدانيد که شما ميتوانيد به خوبي زبانانگليسي را بياموزيد و به آن مسلط شويد.
هر کجا که ميتوانيد از انگليسي تان استفاده کنيد
اين يک نکته بسيار مهم است، هر چقدر بيشتر از انگليسيتان استفاده کنيد، بيشتر ميخواهيد که آن را ياد بگيريد.
زبان انگليسي آنقدر متداول است که شما ميتوانيد همه جا از آن استفاده کنيد. مثلاً ميتوانيد از موتور جستجوي گوگل براي يافتن اطلاعات مورد علاقهتان در سايتهاي انگليسيزبان بهره بگيريد، کارتونهاي زبان اصلي را تماشا کنيد، از بازيهاي ماجرايي در کامپيوترتان استفاده کنيد، کتابهايي به زبان انگليسي بخوانيد و....
با انجام اين کارها شما نه تنها آموزش و تفريح را با هم ادغام کردهايد، بلکه وقتي ميبينيد که فراگيري يک يا چند کلمه به شما اين امکان را ميدهد که برنامه زبان اصلي مورد علاقهتان را متوجه شويد (يا بتوانيد با ديگران مکاتبه کنيد)، قطعاً خواستار فراگيري لغات بيشتري خواهيد شد.
با ديگران راجع به زبان انگليسي صحبت کنيد
اين يک روش ساده و در عين حال بسيار کارآمد است. شما معمولاً دربارهي چيزهايي صحبت ميکنيد که برايتان جالب باشد. اما برعکس آن هم درست است: اگر شما دربارهي يک موضوع خسته کننده صحبت کنيد، کمکم به آن علاقمند خواهيد شد.
تصور کنيد که چيزي را مطالعه ميکنيد که از آن نفرت داريد. مثلاً فرض کنيد با اينکه خسته و کسل هستيد، مجبوريد براي امتحان روز بعد خودتان را آماده کنيد. شما دو گزينه پيش رو داريد: يا ميتوانيد به ديگران بگوييد که چقدر عذاب ميکشيد و يا ميتوانيد با آنها دربارهي چيزهايي که ياد گرفتهايد صحبت کنيد. اگر گزينهي اول را انتخاب کنيد تنها اوضاع خودتان را بدتر ميکنيد.
اما اگر گزينهي دوم را انتخاب کنيد و دربارهي آن موضوع خسته کننده صحبت کنيد، کمکم نظر شما دربارهي آن عوض ميشود و به موضوعي تبديل خواهد شد که ارزش حرف زدن دربارهي آن را داشته باشد – يعني يک موضوع جالب.
و اما در مورد زبان انگليسي: شما ميتوانيد دوستانتان را با گفتن چند جملهي انگليسي غافلگير کنيد! يا مثلاً ميتوانيد به آنها بگوييد که امروز 20 لغت جديد ياد گرفتهايد. هميشه از پيشرفتهايتان با آنها صحبت کنيد. از آنها بپرسيد آيا معني فلان کلمه را به انگليسي ميدانند؟ اگر کسي در نزديکي شما نيست، ميتوانيد به دوستانتان تلفن کنيد و يا ايميل بزنيد.
احتمالا اين چيزها براي دوستان شما هيچ اهميتي ندارد، تنها چيزي که مهم است اين است که وقتي شما دربارهي «انگليسي» صحبت ميکنيد، علاقه و اشتياق شما نسبت به فراگيري آن بيشتر و بيشتر ميشود.
گاهی انگلیسی ها یه جمله ای میگن و ما با توجه به بکگراندی که از ترجمه ی لغت به لغت اون جمله در زبان خودمون داریم، معنی اشتباهی ازش برداشت میکنیم.
مثلا یک انگلیسی به شما میگه That's not bad
منظور شخص انگلیسی اینه که : Thats good
اما شما فکر میکنید منظورش اینه: That's poor
این فایل یک صفحه ای یکسری نمونه از این برداشت ها رو براتون یکجا نوشته. ذخیره اش کنید. (کلیک راست روی عکس و save as)
کتاب speak out محصول بی بی سی است و به شما کمک میکند تا مکالمه خود را تقویت کنید . بخصوص در این کتاب سعی شده تا از محیطهای واقعی استفاده شود تا اون چیزی که در کلاس ها به شما درس نمی دهند رو این کتاب پرکنه.
این کتاب به درد کسانی که برای آزمون آیلتس میخونند هم خیلی میخوره و برای امادگی در بخش speaking کمکتون میکنه.
دانلود کتاب و فایلهای صوتی از اینجا یا اینجا باحجم 125 مگ